نت ورک مارکتینگ ناسالم

 

متاسفانه در نظر بسیاری از مردم به ویژه در کشور ایران ( که کمتر به مفهوم نت ورک مارکتینگ آشنایی دارند ) فعالیت در حیطه نت ورک مارکتینگ مساوی با فعالیت در گروه های هرمی (پیرامید) است. دلیل اصلی ایجاد و شکل گیری این استنباط غلط ، همانا برداشت ناصحیح از ساختار هرمی شکل پلان درآمدزائی در سیستم نت ورک مارکتینگ است. در واقع باید دانست که همه ساختارهای سازمانی در جهان و حتی مجموعه های غیر از نت ورک مارکتینگ هم اصولا هرمی و از بالا به پائین هستند.
آنچه پرامید یا هرمی بودن یک مجموعه یا شرکت نت ورکی را تعیین می کند نحوه عملکرد آن است و نه شکل آن !!
Richard quek در کتاب « رموز موفقیت در نود روز نخست بازاریابی شبکه ای » به نقل از دکتر Dean Black هرم را این گونه تعریف می کند:
“هر سازمان یا مجموعه که کالا یا خدماتی ارائه می کند در نهایت ساختاری هرمی خواهد داشت. هرمی با لایه های متعدد که هرچه پایین تر می رویم لایه ها بزرگتر می شوند. دولت ها، حتی مدارس، کلیساها و همه تجارت های موفق، چون به توزیع محصولات و ارائه خدمات می پردازند، نهایتا شکل هرمی به خود می گیرند.”

پس در این صورت به لحاظ عملکردی ، نت ورک مارکتینگ ناسالم ( دسیسه های هرمی ) حداقل یکی از ویژگی های زیر را دارند:
1- محصول یا خدمات قانونی از طرف شرکت نت ورکی ناسالم ارائه نمی شود. کاملا واضح است که در شرکت های واقعی نت ورک مارکتینگ، در دراز مدت حقوق، پورسانت و پاداش اعضای فعال از محل سود حاصل از فروش کالا و خدمات پرداخت می شود. حال اگر پای هرگونه فروش واقعی کالا و خدمات در میان نباشد ( مانند آنچه در دسیسه های هرمی دیده می شود ) آنگاه پورسانت ها و پاداش ها الزاما از محل دریافت وجه از شرکت کنندگان و ورودی ها تامین می شود.
2- کالا یا خدمات بسیار گران تر از حد معمول عرضه می شود تا از محل فروش، هزینه پورسانت ها و پاداش های متعلق به اعضای پائین دستی هرم تامین شود. مانند آنچه که در مورد شرکت گلدکوئست رخ داد!!

3- بازی پول (money game) و مخ زنی به شدت مشاهده می شود. شرکت کنندگان در نت ورک پیرامیدی ناسالم، صرفا از راه عضو گیری به درآمد می رسند، چرا که هیچ گونه فروش واقعی کالا و خدمات وجود ندارد. در حالی که در نت ورک مارکتینگ واقعی، مشتریان و اعضای فعال، همان توزیع کنندگان مستقلی هستند که درآمدشان الزاما از محل سود حاصل از فروش بیشتر کالای شرکت شان تامین می شود.
4- برای شرکت کنندگان غیر ممکن است که به لحاظ موقعیت ، رتبه و درآمد از بالاسری های خود جلو بیافتند. در صورتیکه در نت ورک مارکتینگ واقعی، پایین دستی ها قادرند از لحاظ موقعیت ، رتبه و درآمد به واسطه تلاش و پشتکار از بالاسری خود پیش بیافتند.
(Randy Gage) رندی گیج نویسنده توانای کتاب از ام وی تا زامبی ها ( که استاد ارجمندم جناب آقای پیام مقیم اسلام آن را ترجمه نموده است ) در فصل دوم کتاب این گونه می نویسد:

“بعد از پرونده قضایی شرکت ویما و هربالایف (Vemma) و (Herbalife) در آمریکا ، دیگر همه صحبت از مشتری می کنند. حتی طرح های بازی با پول که به راه افتاده اند هم صحبت از مشتری می کنند. اما شما نمی توانید فقط از کلمه مشتری استفاده کنید و فکر کنید که با مردم شفاف شده اید. شما باید سلامت کاری خود را با داشتن مشتریان واقعی نشان دهید. حقیقت تلخ این است که برخی از شرکت های نت ورک مارکتینگ (MLM) چنین کاری نمی کنند.
آنها مشتریانی ندارند، زیرا که کالاهای آنها تنها در حاشیه بوده، قیمت شان گزاف است و یا فرهنگ پشت آنها تنها بر پایه عضو گیری است. آنها گویا فراموش کرده اند که در پلان درآمدی، همه چیز متکی بر حجم فروش کالا است. هر کمیسیون و پاداشی، هر پاداش راهبری، جایزه ماشین، پورسانت های استخری و هر پاداش دیگری که ما به دست می آوریم بر پایه حجم فروش کالاست”.

(PV) حجم فروش که به معنای واقعی خریداری شده است و قرار است که مصرف کننده نهایی از آن استفاده کند .
از طرفی دهه ها است که برخی شرکت ها هر گاه قصد شروع ساختن یک ابزار معرفی کالا دارند، اولین چیزی که به ذهن شان می رسد این است که چند عکس لامبورگینی، ساحل های شنی و چند بسته اسکناس تهیه می کنند. سپس عکس افرادی که درآمدهای پنج یا شش رقمی دلاری دارند را جمع می کنند!!!  اما دنیا تغییر کرده است.
باید پروپاگاندا و جوسازی را کنار گذاشت. جدا از جنبه اخلاقی ماجرا، حتی از جنبه حرفه ای هم حرف من این است که این روش ها دیگر جواب نمی دهد. شرکت هایی که بر روی عضوگیری از طریق مثال زدن از درآمدهای هنگفت ماهانه تمرکز کرده اند در نهایت توسط سیستم های نظارتی دولتی از بین خواهند رفت !!